کتاب - ابوالفضل ساوجی

از مقدمه کتاب: ابوالفضل ساوجی ☝️☝️☝️

در دوران دبستان یادم هست که در آغاز سال بیشتر معلمان از تک تک بچه‌ها میپرسیدند که اهل کجایی و با این که بیشتر ما متولد تهران بودیم، از شهر یا روستای پدر و نیاکانمان نام میبردیم. برخی از معلمها به جای آن سوال تکراری، میپرسیدند که: قلیچ خانی! اهل ساوه ای؟ و من غالباً بدون توضیح این که نیاکانمان اهل روستای جوشقان در میان ساوه و همدان هستند، سرم را به علامت تأیید تکان میدادم. چراکه در آن روزها که آزادراهها، کمربندیهای کنونی نبود و در سفرهای تابستانی به جوشقان باید از جادۀ قدیم ساوه، وارد شهر میشدیم و سپس هفتاد کیلومتر به سوی همدان طی طریق میکردیم. همین نکته نوستالژی کودکی مرا از ساوه ی تاریخی و مسجد و منار کهن آن سامان داده بود تا همیشه نسبت به هنرمندان و سخنوران و مشاهیرش همچون سلمان ساوجی، نجم مسعود ساوجی و دیگران احساس خوشایندی داشته باشم.
در میان خوشنویسان گرانقدر دورۀ قاجار، خاندان دانشمند و فرهیخته‌ای هست که از دوران صفوی تا دورۀ معاصر، نسل اندر نسل، هنرمند و سخنور و دانشمند بوده‌اند.
خاندان ساوجی، خاندانی اصیل و خادمانی کم‌نظیر در تاریخ ایرانند که پرداختن به تمامی ایشان، نیازمند پژوهشهای درازآهنگ است و در این اوراق، تنها به یکی از مشاهیر خوشنویسی، سخنوری و طبابت دورۀ ناصرالدین شاه قاجار، یعنی میرزا ابوالفضل ساوجی میپردازیم.
این خاندان از نوادگان حسن خان و مرتضی قلی خان شاملو هستند و گویا نوادگان مرتضی‌قلی از هرات به ساوه مهاجرت کرده و از این رو نسبت عبدالله از «شاملو» به «ساوجی» تغییر یافته و سپس این نسبت به فرزندش فضل الله و از وی به ابوالفضل رسیده است و با این که از اوایل دوره ی قاجار ساکن پایتخت شده اند، همچنان نسبت ساوجی را حفظ کرده اند.
چنانکه گفته شد، خوشنویسی و سخنوری را در این خاندان میتوان موروثی دانست و افزون بر آن طبابت نیز در این خانواده ابا عن جد رواج داشته است و علاوه بر عبدالله، فرزندانش، میرزا فضل الله و میرزا موسی از طبیبان بزرگ دورۀ خویش در دارالخلافه ی تهران بودند و همین نکته سبب گشت تا ابوالفضل نیز از این دانش بهره مند باشد و در کنار آفرینشهای هنری، به طبابت نیز بپردازد. این فرهیختگی تا فرزند نامدار میرزا ابوالفضل، یعنی استاد ذبیح بهروز نیز همچنان ادامه داشته است.
میرزا فضل الله، پدر ابوالفضل ساوجی، خود از خوشنویسان بنام دورۀ قاجار است و بیش از کتابتهای پُرکار، همانند اسدالله شیرازی در سیاه مشق نویسی از استادان برجسته ی اوایل قاجار بشمار میرود. از این رو در این پژوهش افزون بر ابوالفضل، احوال و آثار فضل‌الله ساوجی نیز در حد بضاعت مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
ابوالفضل ساوجی در سال 1248 ق. دیده به جهان گشود و خوشنویسی را نزد پدرش آموخت. نخستین نسخه های تاریخ‌دار نشان میدهد که وی از پانزده سالگی به شکل جدی به کتابت پرداخته و با نبوغ ذاتی خویش در جوانی به شهرت رسیده است، چنانکه در بیست و سه سالگی در تذکره‌های معتبر آن زمان از خوشنویسی، سخنوری و طبابت وی به نیکی یاد شده است؛ از این رو بزودی در نظر ناصرالدین شاه به جایگاه خاصی دست یافت و نگارش بسیاری از کتیبه‌های ارزشمند آن دوره از جمله: کتیبه های تالار آینه ی کاخ گلستان (بر روی کاغذ) و کتیبه‌های شکل شاه در جاده ی هراز (بر روی سنگ) به وی سپرده شد. در کنار این خدمات، پادشاه وی را به عنوان یکی از مؤلفان دانشنامه ی ارزشمند «نامه ی دانشوران» برگزید و وی تا زمان نشر، نویسنده و همچنین ناظر بر تألیف دیگر مؤلفان بود.
میرزا ابوالفضل در سال 1312 ق. درگذشت و پیکر وی را در گورستانی به نام سر قبر آقا در جنوب تهران کنونی به خاک سپردند.
این کتاب، نخستین پژوهش مستقل دربارۀ ابوالفضل و خاندان ساوجی از منظر کتابت و خوشنویسی است و تمامی اسناد و مدارک شناخته شده از احوال و آثار ابوالفضل معرفی و بررسی شده و علاوه بر آثار خوشنویسی، به سخنوری و تألیفات وی نیز اشاره شده است. آثار برجای مانده از وی به سه دسته ی نسخه های خطّی و مرقّعات، قطعه‌ها و کتیبه ها تقسیم شده و کوشیده ایم تا تک تک آثار را از نزدیک دیده و مشخصات کامل آن را معرفی کنیم.