جلسه سوم هندسه روحانی در حوزه هنری خراسان رضوی

 



 
نگاهی به جلسه سوم هندسه روحانی با حضورسرپرست انجمن خوشنویسان مشهد آقای محمد علی باقرزاده طوسی
دراین جلسه پیش ازورود به مبحث تناسبات درخط نستعلیق واجرای تغییرات زوایای حروف در اتصالات مختلف ، به بیان مفهوم تناسب به عنوان عنصری از عناصر هنرهای تجسمی ، اشاره ای به تعریف هنر، عناصر ملموس وعناصرغیر ملموس هنرهای تجسمی،ترسیم مستطیل طلایی وبیان سه ویژگی مهم آثارهنری فاخرپرداخته شد که در ادامه اشاره ای کوتاه به آن می شود:
در ابتدا به بیان تعریف هنرمی پردازیم ، هنر کوششی است برای آفرینش صورلذت بخش، در واقع این صور لذت بخش هستند که حس زیبایی را درانسان پدید می آورد، هنگامی که حس زیبایی ایجاد شد رخدادهایی در ادراکات حسی ما بوجود می آید که حاصل  هماهنگی بین اجزای یک اثر هنری است . این هماهنگی دارای وحدتی درونی است ووقتی یک اثر هنری به وحدت می رسد در مخاطب خود احساس لذت را ایجاد می کند .به بیان دیگر مخاطب از برآورده شدن نیازهایش در یک اثر هنری احساس لذت می کند.
الفبای هنر قطعا با مبانی هنرهای تجسمی آغاز می شود، یعنی شناخت عناصر تصویر یا مبانی تصویر. به طور کلی عناصر هنرهای تجسمی شامل نقطه، خط، سطح ، حجم، رنگ، بافت، اندازه ، تیرگی، روشنایی و... است بنا براین می توان عناصر را به دودسته عناصر ملموس وعناصر غیر ملموس تقسیم کرد:
عناصر ملموس همین عناصر فیزیکی است که ما آن را درک ولمس می کنیم وعناصر غیر ملموس آن دسته از عناصر را شامل می شود که به کیفیات هنری مربوط شده و با چشم دیده نمی شود، به عبارتی جنبه فیزیکی و ملموس ندارند ، مثل تقارن، توازن ،تناسب، کنتراست و... که رعایت این امور باعث خلق اثر هنری زیبا می شود.
تناسب را (به عنوان عنصری از عناصرهنرهای تجسمی) می توان جان وروح یک اثر هنری قلمداد کرد وباید گفت که این تناسب "نسبی" است. برای توضیح بیشتر می توان گفت در مبحث تناسب 2عنصر مطرح می شود که درکنار هم قرار می گیرند ونسبت به هم مقایسه می شوند(درکوتاهی وبلندی ، پررنگی وکمرنگی و...)
تناسب نه تنها در اندازه بلکه در محیط و یا فضایی که خلق می شود تاثیر دارد مثل تناسب دانگ قلم با فضای کاغذ.
تناسبات دارای2شاخه مهم است ودر واقع بادوبال حرکت می کند ، یکی بحث اندازه ها و دیگری ضخامت هاست که درخلق اثر باید توجه ویژه ای به هردوی آن شود.
درخصوص بیان تقسیمات طلایی باید گفت ، تقسیم طلایی در خوشنویسی عبارت است از نسبت جزء کوچکتر به جزء بزرگتر که این با نسبت جزء بزرگتربه کل برابر است ، بدین صورت که اگرمستطیلی را به تصویر بکشیم نسبت ضلع کوچکتر به ضلع بزرگتر برابراست با نسبت ضلع بزرگتر به کل محیط آن مستطیل.
مستطیل با این ویژگی مستطیل طلایی خوانده می شود.برای رسم ، ابتدا مربعی ترسیم میکنیم، مربع را به دوقسم مساوی تقسیم می کنیم تا دومستطیل حاصل شود،حال قطر یک مستطیل را رسم می کنیم وبه اندازه این قطر کمانی ترسیم می کنیم . با امتداددادن اضلاع در نهایت به مستطیلی میرسم که مستطیل طلایی نامیده میشود.مطابق شکل:
 



 

استاد بختیاری بر اساس مستطیل طلایی اندام حروف را در خط نستعلیق مورد بررسی قرار داده اند که در ادامه تصاویری از آن را می بینیم:

 

 

 

 
یک اثر هنری باید 3فاکتور درخود داشته باشد تا اثری فاخر به شمار آید :
1- هماهنگی یا هارمونی
2- ریتم یا ضرب آهنگ
3- ملودی
هماهنگی یا هارمونی، ریشه در این دارد که چیدمان درستی در اثر ایجاد شود تا عناصر آن به هماهنگی لازم برسند(منظور از عناصر همان نقطه، خط،سطح ، بافت و... می باشد)
ریتم یا ضرب آهنگ ، بیان گر این است که اثر باید با قالبی که درآن اجرا می شود، متناسب بوده وبا ریتمی مناسب با آن ارایه شود.
ملودی، بیان گر این است که یک اثر درنهایت باید یک آهنگ ثابت را به گوش مخاطب خود برساند نه چند آهنگ متفاوت.
در ادامه بابیان این که یکی از مباحث مهم درخوشنویسی زاویه قلم گذاری است وزاویه شروع کلمه باعث ایجاد هماهنگی در بقیه اندام حروف درآن کلمه می شود وتاکید بر این که پرکاربرد ترین زاویه در نستعلیق زاویه( 63/5درجه) است که با زاویه مکمل خود(26/5درجه) به ایستایی می رسد ،به اجرای تغییرات زوایای حروف ، متناسب با میزان حروف متصل آن حرف، پرداختند.
با تشکر از خانم زارع وسایر دوستانی که درجلسات هندسه روحانی یاری گر ما هستند.